به قلم : علیرضا گودرزی
امروز بحث تعیین استانداران به چالشی ترین مبحث رسانه های محلی استانها و حتی کشوری تبدیل شده است. وزارت کشور در ابتدای راه قول داد در مدت کمتر از دو ماه تمام استانداران را تعیین و روانه استانها نماید.اما به قول حافظ شیرزای: …که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها..وزارت فخیمه !کشوردر نیمه راه متوجه شد که نه اینگونه هم نیست و مشکلاتی وجود دارد.
مهمترین بحث و مشکل اصلی استانها ، سهم خواهی های نامتعارف خیلی از طیف های سیاسی و خصوصا شکست خورده انتخابات ریاست جمهوری بود.که بحث اعتدال دولت را فرصت مناسبی برای عرض اندام و خیز برداشتن برای تصاحب عالی ترین مقام مدیریتی استان ها می دیدند و مشکلات از همین جا آغاز شد .رسانه ها هم برای پاک کردن صورت مسئله از آن به عدم تعامل !! نیروهای سیاسی دراستانها تعبیر کردند.واقعیت این است نه در دوره هشت ساله اصلاحات و نه در دوره هشت ساله اصولگرا ها افتراق ها و اختلاف ها در تعیین استاندارها تا این اندازه نبوده است زیرا آن دولتها حساب کار را از همان اول برای همه مشخص کرده بودند و به قول معروف یا زنگی زنگ بودند یا رومی  روم و حد وسطی برای نفوذ دیگران تعریف نشده بود.به همین خاطر بدون چالش و با قدرت تمام استانداراها انتخاب می شدند و گاها هم با قوت کار را آغاز میکردند حالا بگذریم که لباس استانداری بر تن خیلی از این افراد بسیار گشاد بود. اما رویه دولت تدبیر و امید حقیقتا فارغ از سوابق مدیریتی استانداراها و توانایی های شخصی و مدیریتی، استاندارانی ضعیف را روانه استانها خواهد نمود زیرا فرسایشی کردن بحث ، عدم قطعیت و شفافیت در شرایط احراز مقام استانداری و تعدد گزینه ها ، گزینه های استانداری را به باج دادن، لابی گری و بعضا کرنش در برابر برخی بنگاه های قدرت وا خواهد داشت.استادارانی که انتخاب میشوند با گروه ها و افراد زیادی بحث و مجادله داشته اند و برای رضایت آنها نیازمند در پیش گرفتن سیاست عقب نشینی از وضع موجود و پذیرش خواست های افراد موثر در انتخاب آنها همچون نمایندگان هستند که عامل اصلی این وضعیت هم وزارت کشور است ، به اعتقاد نویسنده بین دولت تدبیر و وزارت کشور ، و حتی بین نیروهای تعریف شده و مدخل در تعیین استانداران در وزارت کشور همآهنگی لازم وجود ندارد و چند صدایی و چند دیدگاهی و چند خواهی ، انتخاب استانداران را با چالش جدی مواجه نموده است. چه بسا نیم نگاهی به وضعیت استانداران تعیین شده حکایت از آن دارد که هنوز بر اوضاع مسلط نشده اند و مجبورند حتی آنهایی را که تازه لباس اعتدال بر تن کرده اند را خودی ببینند ، استانداران اعتدالی ، حتی مجبورند از بی بلیط های تندرو دولت پیشین هم استفاده کنند و این یعنی آغاز راهی که  دولت را از مسیر برنامه های اعلامی در انتخابات دور خواهد کرد و چه بسا ختم به خیر نخواهد شد و توسعه استانها را شتاب نخواهد داد. شاید عده ای اعتقاد داشته باشند توسعه استانها با دیکته از مرکز عملی خواهد شد پذیرش این نظریه در صورتی است که تنها سرمایه عامل پیشرفت تلقی گردد.ولی همه آگاهیم بحث اجرایی و عملی کردن و هزینه  صحیح و هدفمند اعتبارات دولتی در پروژه های عمرانی است که حرف آخر را میزند و در یک کلام توسعه همه جانبه کشور مسیرش تنها از دل استانها عبورخواهد کرد. بنا براین نبض توسعه وعمران وآبادانی کشور ، ابقا و عزل مدیران استانی و شهرستانی ، چانه زنی های جذب اعتبار و سرمایه و تعیین مدیر پروژه ها  و… تنها و تنها از کانال مدیریتی استانداران خواهد گذشت و اگر در انتخاب این مدیران اهمالی صورت پذیرد ، فردای انتخاب دود آن به چشم مردم خواهد رفت.
نکته ی دیگری که بر روند انتخاب استانداران تاثیر منفی گذاشته است ، چند صدایی های از داخل استانها است ، چند صدایی در بین هواداران دکتر روحانی  نه طیف های مختلف سیاسی ،متاسفانه گروهی استاندار را با بردوزر!! اشتباه گرفته اند. دایما دم از توانایی های بالاو … میزنند. این در حالی است که کسی منکر داشتن توانایی بالا برای مدیریت ارشد استانها نبوده و نیست، ولی معلوم نیست برخی از آقایان چه نرم افزار و یا سخت افزار توانایی سنجیی دارند که تنها در اختیار خودشان است و دیگران از آن مطلع نیستند که عده ای را با داشتن سابقه شفاف و روشن به بی مدیریتی متهم میکنند.
باید نیک بدانیم استاندار همانند رئیس جمهور  در سطحی نازل تر، تنها کار مدیریتی میکند نه کار اجرایی و عمرانی. حالا موفقیت یک استانداردر کنار داشتن دانش مدیریتی ، به مواردی از قبیل: بستر مناسب از لحاظ شرایط زیست محیطی در استانها ،  نیروی انسانی توانمند و متبحر در شاخه های متنوع علمی در جایگاه مشاور و مدیران کل و معاونین و فرمانداریها ، جذب سرمایه ی لازم از بخش خصوصی و دولتی جهت اجرایی نمودن پروژه های که توسط همین نیروهای انسانی توانمند با توجه به شرایط و بسترهای توسعه در استان ها مهیا شده اند، هماهنگی نیروهای سیاسی و اجتماعی و مذهبی در همراهی با مدیر ارشد دولت و در نهایت چانه زنی در بالا و بدون تعارف ، آشنایی با هیات دولت و خصوصا معاونت راهبردی رئیس جمهور و در آینده ای نزدیک رئیس سازمان برنامه و بودجه در جذب اعتبارات یا همان سرمایه های دولتی برای اجرایی نمودن طرح ها بستگی دارد.
وزارت کشور باید با بازبینی در پیش شرط های مطرح شده برای تعیین استاندران در چند استان باقی مانده به شعارهای دولت برگردد و با انتخاب افراد معتدل حقیقی نه تغییر چهره داده و همراه با دولت اعتدال ، حداقل در این چند استان باقی مانده با اقتدار به انتخاب استانداران دست بزند و افرادی لابی شده را به استانها روانه نکند.