تقریباً تا یک قرن پیش ، فرهنگ مرد سالار حاکم بر جوامع گوناگون ، زنان را از تصمیم گیری در امور اجتماعی دور نگاه داشته و به بهانه های واهی سعی می شد تا از ورود زنان به عرصه های اجتماعی جلوگیری شود.
نخستین نقطه ای از جهان که زنان در آن موفق به کسب حق رأی شدند ، ایالت وایومینگ آمریکا بود. این اتفاق خجسته در سال ۱۸۹۰ میلادی (برابر با ۱۲۶۹) رخ داد  و از آن پس نسیم حق رأی زنان به سایر ایالات آمریکا وزیدن گرفت و ایالات گوناگون یکی پس از دیگری به خواسته ی بر حق زنان در مورد حق رأی آنان تن در دادند. اما کل کشور آمریکا به صورت سراسری و یکپارچه ، حق رأی زنان را در سال ۱۹۲۰ میلادی (برابر با ۱۲۹۹) به رسمیت شناخت.
نخستین کشور جهان که حق رأی زنان را به رسمیت شناخت کشور زلاندنو یا همان نیوزیلند بود که در آن زنان با تلاش و کوشش مداوم و پیگیر خود توانستند در سال ۱۸۹۳ میلادی به این حق دست یابند. در انگلستان زنان در سال ۱۹۲۸ ، در فرانسه در سال ۱۹۴۴ و در ایتالیا در سال ۱۹۴۵ به حق رأی دست یافتند. این رخداد در ژاپن در سال ۱۹۴۸ ، در چین در سال ۱۹۴۹ ، در هند در سال ۱۹۵۰ و در سوییس در سال ۱۹۵۹ رخ داد.
نکته ی بسیار مهم و با اهمیت این است که در ایران زنان در سال ۱۹۶۳ میلادی یعنی برابر با ۱۳۴۲ به حق رأی دست یافتند و همانطور که ملاحظه می نماییم فاصله ی زنان حق طلب ایرانی با زنان سوییس در کسب حق رأی ، تنها ۴ سال بود! از این رو قاطعانه می توان ادعا کرد که زنان ایرانی در میان زنان کشورهای اسلامی جزو پیشروترین زنان بوده اند.زنان بسیاری از کشورهای اسلامی و عربی سالهای سال پس از زنان ایران به این حق بدیهی و ابتدائی خود دست یافتند. به عنوان مثال زنان بحرین در سال ۲۰۰۲ ، زنان عمان در سال ۲۰۰۳ و زنان کشور امارات متحده عربی در سال ۲۰۰۶ به حق رأی دست یافتند!
مبارزات زنان ایران تنها به تلاش برای کسب حق رأی محدود نمی شد بلکه می توان گفت تاریخ جنبش زنان ایران حد اقل سابقه ای ۱۵۰ ساله دارد و در این مدت ، زنان مطالبات گوناگونی داشته اند. به عبارت دیگر می توانیم قاطعانه مدعی شویم که تاریخ بیداری جامعه ی ایران با تاریخ جنبش زنان ایران گره خورده اند و هر دو سابقه ای یک و نیم قرنی دارند.
در اصل سالها پیش از مطالبه ی حق رأی توسط زنان ایران ، اصلی ترین خواست آنان آموزش و پرورش بوده است. شاید بتوان گفت که آموزش و پرورش به شیوه ی درست و استاندارد آن برای زنان ایران سابقه ای کمتر از یک قرن داشته باشد. یعنی زنان ایران چند دهه انرژی و توان خود را تنها صرف این موضوع کرده اند که از یک سو حاکمان و از سوی دیگر فرهنگ سنتی حاکم بر کشور را متقاعد کنند که تحصیل ، حق ابتدایی و اساسی زنان و دختران است. از این رو پس از سالها تلاش مداوم و پیگیر زنان مترقی ایران ، اندک اندک مدارس دخترانه در تهران ، اصفهان ، رشت ، تبریز ، شیراز و... یکی پس از دیگری قد عَلَم کردند و در مقابل تمام تعصبات ایستادند و با صدای رسا فریاد زدند که تحصیل حق اساسی و بنیادین هر بشری است.
آری دختران و زنان امروز ایران و جهان باید بدانند روزی که حرکت های حق طلبانه ی زنان شکل گرفت نه حق تحصیلی وجود داشت و نه حق رأیی. هزاران هزار زن با دهها سال تلاش و کوشش پیاپی مارا به اینجا رساندند و امروز وظیفه ی ماست که با تلاش و کوشش پیگیر و مداوم خود فردایی بهتر برای دختران و زنان آینده ی ایران و جهان بسازیم.
از آنجایی که حکومت کشور ما در سه دهه ی اخیر یک حکومت دینی و مذهبی است و با توجه به اینکه گفتمان حاکم یک گفتمان ایدئولوژیک است و با عنایت به اینکه گاهی از برخی افراد مطالبی شنیده می شود که تمایل آنان را به محدود کردن نقش زنان در خانواده هویدا می کند ، نگارنده تمایل دارد تا در این فرصت و در مقام پاسخ به افرادی که خواهان خانه نشین شدن زنان می باشند ، نکاتی را در خصوص تاریخ پررنگ حضور زنان در اسلام بیان کند.
نکته ی نخست : قرآن کریم کتاب آسمانی و مقدس مسلمانان از ۴ زن به تفصیل یاد کرده است.از ۲ تن از آنان یعنی حضرت مریم و آسیه به نیکی یاد شده است و از ۲ تن دیگر یعنی همسر حضرت نوح و همسر حضرت لوط به صورت منفی یاد شده است. نکته ی مهم این است که قرآن کریم نه تنها هیچ آیه ای مبنی بر لزوم محدود ماندن زنان به امور مربوط به خانه ندارد ، بلکه با بیان زندگی این ۴ زن به خوبی به ما نشان می دهد که حضور زنان در امور اجتماعی امری کاملاً بدیهی و عادی است. شاید در اینجا برخی بر ما خرده بگیرند و بگویند قرآن تنها یکی از ادله ی اجتهادی است و جز قرآن می توان به سنت ، اجماع و عقل نیز رجوع کرد. در پاسخ این افراد نیز می توان بیان کرد که اعتبار و صحت احادیثی که بر حضور زنان در خانه تأکید می کنند مورد تأیید همه ی فقها نیست و ضمنأ در خصوص بحث زنان بین فقها اجماعی وجود ندارد و در نهایت اگر بخواهیم به عقل به عنوان ادله ی اجتهادی فقه شیعه نیز رجوع کنیم باید قاطعانه بگوییم که عقل امروز بشر بر لزوم حضور زنان در تمام عرصه های اجتماعی تأکید می ورزد.
نکته ی دوم : به گفته ی بسیاری از مورخان و اسلام شناسان بزرگ در میان زنان پیامبر اکرم (ص) ، حضرت خدیجه ثروتمندترین و یکی از اصیل ترین زنان پیامبر بوده است و این بانوی بزرگ به دلیل نفوذ خود در میان قبایل مکه و همچنین به دلیل توان اقتصادی بالای خود توانستند در ابتدای کار پیامبر ، در زمینه ی تبلیغ و گسترش اسلام نقش بسیار مهم و مؤثری ایفا کنند. این بانوی بزرگ نه تنها جزو نخستین اسلام آورندگان به شمار می روند بلکه جزو نخستین حامیان برجسته و تأثیر گزار پیامبر نیز محسوب می شوند. نکته ی مهم این است که این همسر ثروتمند پیامبر ، بخش اعظم ثروت خود را پیش از ازدواج و از راه تجارت به دست آورده بودند و این خود به خوبی به ما نشان می دهد که در ۱۴ قرن پیش و در منطقه ای از جهان که از لحاظ فرهنگی پیشرو نیز نبوده است ، زنان به راحتی به کارهای مهم اجتماعی از جمله تجارت های کلان می پرداختند.
نکته ی سوم : علاوه بر صدها کتابی که در خصوص زندگی حضرت فاطمه (س) و نقش برجسته ی او در صدر اسلام منتشر شده است ، بارها در خطابه های روحانیون شیعه شنیده ایم که چه در دوران شخص پیامبر (ص) و چه در دوران امام علی (ع) همواره حضرت فاطمه در تحولات اجتماعی و سیاسی زمان خود حضور مؤثر و برجسته داشته اند و به هیج وجه محدود به امور داخل خانه نبوده اند. همگان می دانیم که در زمان خانه نشین شدن حضرت علی (ع) پس از وفات پیامبر اکرم (ص) ، این حضرت فاطمه (س) بودند که مرتب در نطق های خود در مجامع گوناگون به روشنگری می پرداختند. با وجودی که مدت کوتاهی پس از وفات پیامبر ، حضرت فاطمه نیز وفات یافتند اما در همان مدت کوتاه ایشان نقش آفرینی هایی کردند که خود روحانیون شیعه مرتب بر آن تأکید می ورزند. جای تعجب است که برخی افراد تمامی فعالیت های اجتماعی بانوی نخست مذهب تشیع را نادیده می انگارند و نقش زن را محدود به امور خانه و خانواده می دانند !
نکته ی چهارم : یکی دیگر از زنان برجسته ی تاریخ تشیع ، حضرت زینب (س) می باشند که بی شک هیچ مردی به اندازه ی این بانوی بزرگ نمی توانست پس از حادثه ی کربلا به افشاگری و روشـنگری بپردازد. آیا کسی می تواند ادعا کند که خطابه های آتشین ایشان در اماکن گوناگون و حجم وسیع افشاگری های ایشان در مورد ظلم حاکمان آن زمان ، تنها در حریم خانه صورت گرفته است ؟!
نکته ی پنجم : نگارنده بدون اینکه بخواهد در مورد شخصیت عایشه قضاوتی کند و بدون توجه به عواقب منفی جنگ جمل برای مسـلمانان ، می خواهد از یک منـظر خاص به حوادث جنـگ جمـل نگاه کند. همه می دانیم که همســران پیامبر لقـب اُمُّ المؤمنین داشتند. یعنی آنها مادر مومنان و مسلمانان خطاب می شدند و از حرمت و جایگاه معنوی خاصی برخوردار بودند. به گفته ی اکثر مورخان و اسلام شناسان در جنگ جمل عایشه شخصاً سوار بر شتر شده و در رأس سپاه به عنوان فرمانده ظاهر شده است. نکته ی جالب توجه این است که اکثر منتقدین عایشه از این جهت به او انتقاد کرده اند که در مقابل حضرت علی صف آرایی کرده است و نگارنده تا کنون در کتابی مشاهده نکرده است که کسی بر عایشه به دلیل قبول فرماندهی سپاه و یا حضور در بین سپاهیان مرد خرده ای گرفته باشد. پس نتیجه می گیریم وقتی اُمُّ المؤنین و همسر رسول خدا که جایگاه خاصی دارد ، می تواند وارد عرصه های سیاسی و حتی نظامی شود ، به طریق اولی زنانی که از چنین قداستـی برخوردار نیستند نیز می توانند وارد عرصه های اجتماعی و سیاسی شوند.
نکته ی ششم : ضمناً باید به این مهم اشاره شود که فارغ از تمام مباحث دینی و مذهبی ، در سراسر تاریخ پر بار ملّی ما ایرانیان نقش زنان به طور محسوس قابل مشاهده می باشد. اگرچه بسیاری از مورخانِ مرد سعی کرده اند که نقش زنان را یا نادیده انگارند و یا کم رنگ یا منفی جلوه دهند اما حد اقل حضور دو پادشاه زن در سلسله ی پر افتخار ساسانی یعنی پوراندخت و آذرمیدخت خود گواهی است بر این موضوع که زنان ایرانی قرن هاست تجربه ی زندگی اجتماعی و سیاسی را داشته اند.
با بیان موارد فوق می توانیم چنین نتیجه بگیریم که بر خلاف نظر برخی ، دین اسلام و مذهب تشیع تأکید خاصی بر محدود کردن حضور زنان به محیط خانه و خانواده ندارند و حتی از لحاظ دینی و شرعی حضور زنان در تمامی عرصه های اجتماعی امری بدیهی ، بلا اشکال و حتی پسندیده است. به علاوه در کشوری همچون ایران که حدود ۱۴ قرن پیش مردمانش حضور دو پادشاه مؤنث را تجربه کرده اند ، تأکید بیش از اندازه بر وظایف زنان در داخل حریم خانه به هیچ وجه امری منطقی و پسندیده نمی باشد. از این رو می بینیم که هر چه زمان به پیش می رود بر میزان حضور زنان در تمامی عرصه های سیاسی ، اجتماعی ، فرهنگی و ... افزوده می شود و این امر تنها محدود به کشور های غربی نمی شود بلکه در شرق و کشورهای اسلامی نیز با رشد جوامع از میزان تعصبات و سنت های نادرست کاسته می شود و نتیجتاً زنان بیش از پیش وارد عرصه های مورد علاقه ی خود می شوند.
نگارنده در این مقاله تلاش کرده است تا بر این موضوع تأکید کند اگرچه همچنان زنان در گوشه و کنار جهان با مشکلات زیادی دست به گریبان هستند اما نباید از این نکته غافل شد که چه در سطح جهان و چه در سطح ایران ، زنان در یک قرن اخیر دست آورد های بسیاری داشته اند. درست است که نباید به همین دست آوردها اکتفا کرده و متوقف شد اما می توان با یاد آوری پیشرفت های حاصله امید به بهبود را بار دیگر زنده کرد و یاد آوری نمود که بسیاری از مصائب زنان در گذر زمان و با تلاش و کوشش حل شده اند و ما بقی مصائب نیز با همت والای زنان و مردان آگاه یکی پس از دیگری حل می شوند.
در کشوری که اکثریت زنان آن در قرن گذشته حتی فاقد حق بدیهی تحصیل بودند ، امروز بیش از ۶۰% پذیرفته شدگان دانشگاه ها را زنان تشکیل می دهند و این دست آورد بزرگ متعلق به هیچ فرد و نهادی نیست مگر خود زنان ایران. در کشوری که زنان با شکسـتن هزاران سد و مانع فرهنگی و سیاسـی توانستند ۴۷ سال پیش (۱۳۴۲) به حق رأی دسـت یابند ، می بینیم که در همین چهار دهه ی اخیر ۳ وزیر زن وارد کابینه شده اند. ۲ وزیر زن پیش از انقلاب و ۱ وزیر زن پس از انقلاب. اگرچه این تعداد به هیچ وجه کافی و منطقی نیست اما نباید فراموش کرد که نیم قرن پیش شاید تصور یک وزیر زن برای بسیاری از افراد جامعه ی ما امری محال بود. اما امروزه رسیدن به مدیریت های کلان سیاسی و اجتماعی جزو خواسته های بدیهی و ابتدایی زنان درآمده است. تمام این موارد می توانند امید به رفع این مشکلات را در دلهایمان زنده نگاه دارند و امید داشتن به آینده ای بهتر ، خود سرمایه ای بزرگ و با ارزش است.
از آنجایی که عنوان مقاله ی حاضر اشاره ای به حضور زنان در مناصب عالی حکومتی نیز داشت ، نگارنده در پایان مقاله سعی می کند تا آنجا که حافظه اش یاری می کند به تعدادی از زنان قدرتمند ایران و جهان به صورت فهرست وار اشاره ای کند تا شاید یاد آوری هایی از این دست ، در دختران امروز و زنان فردای جامعه ی ما هر چه بیشتر حس اعتماد به نفس را تقویت کند. حسـی که متأسـفانه در کتب درسی دخـتران ما در مدارس نه تنهـا تقـویت نمی شود بلکه تا حـدی نیز از میان می رود.
فهرستی از زنانی که در دوران معاصر در ایران و جهان به مناصب بالای حکومتی رسیده اند :
در ایران پیش از انقلاب :
۱– سرکار خانم دکتر فرخ رو پارسای: وزیر آموزش و پرورش    ۲ – سرکار خانم مهناز افخمی: وزیر امور زنان
همچنین در فاصله ی سالهای ۱۳۴۲ تا ۱۳۵۷ در ایران بیش از ۳۰ زن به نمایندگی مجلس شورای ملی رسیدند.  ۷  زن به مقام سناتوری رسیدند. (مانند سرکار خانم دکتر مهرانگیز منوچهریان)- چند زن به مقام سفیری رسیدند. (مانند سرکار خانم مهرانگیز دولت شاهی ، سفیر ایران در دانمارک) – چندین زن به درجات بالای نظامی در ارتش نائل آمدند. ( مانند تیمسار سرتیپ دکتر مرضیه ارفعی) – چندین زن به مقام فرمانداری دست یافتند. (مانند سرکار خانم پالیزبان ، فرماندار مشهد) – چندین زن به مقام معاونت وزارت رسیدند. (مانند سرکار خانم پروین صوفی املشی) و ده ها زن نیز به مقام قضاوت رسیدند.
در ایران پس از انقلاب :
۱ – سرکار خانم دکتر معصومه ابتکار        معاون ریاست جمهوری و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست
۲ – سرکار خانم دکتر فاطمه واعظ جوادی        معاون ریاست جمهوری و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست
۳ – سرکار خانم دکتر نسرین سلطلان خواه        معاون ریاست جمهوری در امور علمی و فناوری
۴ – سرکار خانم دکتر مرضیه وحید دستجردی    وزیر بهداشت ، درمان و آموزش پزشکی
به علاوه پس از انقلاب نیز زنان به مقام هایی همچون نمایندگی شوراهای اسلامی شهر و روستا ، نمایندگی مجلس ، شهرداری و فرمانداری دست یافته اند.
زنانی که در جهان در گذشته یا حال به مقام ریاست جمهوری رسیده اند :
۱ – خانم ایزابلا پرون            رئیس جمهور آرژانتین
۲ – کورازون آکینو            رئیس جمهور فیلیپین
۳ – خانم مری رابینسون            رئیس جمهور ایرلند
۴ – خانم چاندریکا   باندارانایکه        رئیس جمهور سریلانکا (سیلان)
۵ – خانم ویولتا چامورو            رئیس جمهور نیکاراگوئه
۶ – خانم تاریا هالونِن            رئیس جهمور فنلاند
۷ – خانم کریستینا فرناندِز            رئیس جمهور آرژانتین
۸ – خانم دیلما رُسِف            رئیس جمهور برزیل
۹ – خانم گلوریا آرویو            رئیس جمهور فیلیپین
۱۰ – خانم میشل بَچلِی            رئیس جمهور شیلی
۱۱ – خانم رزا  اُتان بایو            رئیس جمهور قرقیزستان
۱۲ – خانم پراتیبا  دِوی سینگ        رئیس جمهور هند
۱۳ – خانم ویگدیس فینبوگادوتیر        رئیس جمهور آیسلند
۱۴ – خانم نینو بوردِژ آنادزِه        رئیس جمهور گرجستان
۱۵ – خانم مِگاواتی سوکارنو        رئیس جمهور اندونزی
۱۶ – خانم ماریا الیزا موسکوزودی آریاس    رئیس جمهور پاناما
۱۷ – خانم واریا  وایک فرایبِرگا        رئیس جمهور لیتوانی
۱۸ – خانم رُز  دریفوس            رئیس جمهور سوییس
۱۹ – خانم جانت جاگان            رئیس جمهور گینه
۲۰ – خانم رُزالیا آرتگا سرانو        رئیس جمهور اکوادور
۲۱ – خانم رُز پِری            رئیس جمهور لیبریا
۲۲ – خانم مری مک آلیس        رئیس جمهور ایرلند
۲۳ – خانم اِرتا پاسکال تروییلوت        رئیس جمهور هاییتی
۲۴ – خانم کارمِن پریرا            رئیس جمهور گینه ی بیسائو
۲۵ – خانم آگاتا باربارا            رئیس جمهور مالت
۲۶ – خانم سیلویا گوییلر تجارا        رئیس جمهور بولیوی
۲۷ – خانم سوهباترین یانجما        رئیس جمهور مغلستان
۲۸ – خانم رُزا  زافرانی            رئیس جمهور سان مارینو
۲۹ -  خانم سیلوی کینگی            رئیس جمهور بروندی
و حدود ۱۰ زن رئیس جمهور دیگر.
زنانی که در جهان در گذشته یا حال به مقام معاون اولی ریاست جمهوری دست یافته اند :
۱ – خانم ووآیی                معاون اول رئیس جمهور چین
۲ – خانم لورا  چینچیلا            معاون اول رئیس جمهور کاستاریکا
و...
زنانی که در جهان در گذشته یا حال به مقام نخست وزیری رسیده اند :
۱ – خانم سیریماوو  باندارانایکه        نخست وزیر سریلانکا (سیلان)
۲ – خانم ایندیرا گاندی            نخست وزیر هند
۳ – خانم بی نظیر بوتو            نخست وزیر پاکستان
۴ – خانم گُلدا مایر            نخست وزیر رژیم صهیونیستی
۵ – خانم مارگارت تاچر            نخست وزیر انگلستان
۶ – خانم خالده ضیاء            نخست وزیر بنگلادش
۷ – خانم شیخ حَسینه            نخست وزیر بنگلادش
۸ – خانم گِروهارلِم  برونتلند        نخست وزیر نروژ
۹ – خانم تانسو چیلَر            نخست وزیر ترکیه
۱۰ – خانم هانا  سوچوکا            نخست وزیر لهستان
۱۱ – خانم کیم  کامبل            نخست وزیر کانادا
۱۲ – خانم هلن کلارک            نخست وزیر نیوزیلند (زلاندنو)
۱۳ – خانم آنجلا مِرکل            صدر اعظم (نخست وزیر) آلمان
۱۴ – خانم جولیا  گیلارد            نخست وزیر استرالیا
۱۵ – خانم یولیا تیموشِنکو            نخست وزیر اوکراین
۱۶ – خانم زینایدا  گِرِتسیانی        نخست وزیر مولداوی
و...
زنانی که در جهان در گذشته یا حال به مقام ریاست مجلس رسیده اند :
۱ – خانم نانسی پلوسی        رئیس مجلس نمایندگان آمریکا
و...

زنانی که در گذشته یا حال به مقام وزارت امور خارجه رسیده اند :
۱ – خانم تانسو چیلَر        وزیر امور خارجه ی ترکیه
۲ – خانم مارگارت بِکِت        وزیر امور خارجه ی انگلستان
۳ – خانم میشل آریو ماری    وزیر امور خارجه ی فرانسه
۴ – خانم کاترین اشتون        مسئول سیاست خارجی کل اتحادیه ی اروپا (همان وزیر امور خارجه ی اتحادیه ی اروپا)
۵ – خانم تِزیپی لیونی        وزیر امور خارجه ی رژیم صهیونیستی
۶ – خانم مادلین آلبرایت        وزیر امور خارجه ی آمریکا
۷ – خانم کاندولیزا  رایس        وزیر امور خارجه ی آمریکا
۸ – خانم هیلاری کلینتون        وزیر امور خارجه ی آمریکا
۹ – خانم آنا   لیند        وزیر امور خارجه ی سوئد
و...
زنانی که در جهان در گذشته یا حال به ریاست احزاب بزرگ دست یافته اند و یا رهبری مبارزات را بر عهده گرفته اند :
۱ – خانم مِلینا مرکوری    یکی از رهبران اصلی مبارزه بر علیه حکومت دیکتاتوری نظامی در یونان که بعد ها پس   از شکست حکومت دیکتاتوری ، به مقام وزارت فرهنگ یونان دست یافت.
۲ – خانم آنگ سان سوچی    رهبر مخالفان حکومت دیکتاتوری نظامی برمه (میانمار)
۳ – خانم سونیا گاندی        رهبر حزب بزرگ کنگره ی هندوستان
۴ – خانم رُزا  پارکس        یکی از رهبران مهم جنبش مدنی آمریکا و هم رزم دکتر مارتین لوتر کینگ
۵ – خانم تِزیپی لیونی        رهبر حزب بزرگ کادیما در رژیم صهیونیستی
۶ – خانم سِگولن رویال        رهبر حزب بزرگ سوسیالیست فرانسه
۷ – خانم گراشا ماشال        فعال بزرگ حقوق بشر در کل قاره ی آفریقا
۸ – خانم بدیعه قدیر        رهبر اویغورهای استقلال طلب در غرب چین
و...
در آماری که در سال ۱۹۹۶ یعنی ۱۵ سال سال پیش در مورد میزان حضور زنان در سطح مدیریت های کلان کشورها منتشر شد ، پیش از ۱۰۰ زن در جهان ، وزارتخانه های حساس کشورهایشان را در دست داشتند. وزارتخانه هایی نظیر وزارت امور خارجه ، وزارت دفاع ، وزارت اقتصاد و... . قطعاً این آمار پس از ۱۵ سال، افزایش نیز یافته است. مثال های فوق تنها گوشه ای از ظرفیت و توانایی زنان را در عرصه های مهم اجتماعی و سیاسی نشان می دهد.
در پایان ضمن تبریک ۸ مارچ( روز جهانی زن) به تمامی بانوان ، آرزو مندم تا روزی فرا رسد که در سراسر جهان زنان بتوانند آزادانه و بدون هیچ سد ومانعی از تمامی توانایی های خود در تمام عرصه های مورد علاقه خویش استفاده کنند. پایان این نوشتار را با شعری از بانو ژاله اصفهانی شاعر نامدار معاصر کشورمان مزین می نماییم.
ز هیچ سنگی و سدی دگر ندارم باک
که سیل سد شکن ام
و در مسیر جهان
جاریِ هماره من ام
که مادرم
که زن ام
سوده   حامد توسلی
۱۷ اسفند ۱۳۸۹
۸ مارچ ۲۰۱۱